ro round off

ɹo ɹa͡ʊnd ɔf


فارسی

1 عمومی:: از تیزی‌ دروردن‌، محد، كاو كردن‌، صاف‌ كردن‌، گرد كردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code